ابوالقاسم رحمانی: نمی‌دانم شرایط پیش از این واقعا چنین قابلیتی را داشت یا نه، ‌نمی‌دانم گذشتگان و آنهایی که سال‌ها و دهه‌های گذشته را دیده بودند، چنین روز و وضعیتی را دیده و یا حتی متصور شده بودند؟ یا آیندگان، آنهایی که از این روزها احتمالا چندخطی را می‌خوانند و اگر اهل تاریخ و گذشته باشند وضعیت ما را می‌فهمند، باور می‌کنند که برهه‌ای از تاریخ، در بدترین وضعیت ملی و بین‌المللی، در روزهایی که چند‌صد نفر از مردم کشور درحال جان‌دادن روی تخت بیمارستان‌ها بودند، رئیس‌جمهور مملکت، رئیس ستادی که برای مهار یک بیماری کشنده ایجاد و ساماندهی شده، درحال کل‌کل و جدل با یکی از وزرایش است؟ یعنی باور می‌کنند در ایامی که همه اهل فن و متخصصان و دانشمندان از اوج‌گیری شیوع کرونا سخن گفتند و به آب و آتش زدند تا سفرهای نوروزی صورت نگیرد، رئیس‌جمهور و رئیس ستاد ملی مقابله با کرونا خبر از پایان پیک کرونا داد و بلافاصله بعد از این ادعا آمارها صعودی شد و تعداد موارد مرگ‌ومیر و ابتلا به‌شدت بالا رفت؟ نه، حتما باور نمی‌کنند! حتما به‌ خیلی از ما‌ها می‌خندند و از تعجب شاخ درمی‌آورند که چطور ممکن است در روزگاری که تمام دنیا درحال ساخت و خرید واکسن و اعمال محدودیت‌های شدید بودند، در دولت، سناریوی ایمنی توده‌ای با عفونت طبیعی انتخاب شد و حالا عواقبش را می‌بینیم. آیندگان در ارتباط با این روزها و سال‌ها حتما فکرهای زیادی خواهند کرد، خصوصا درباره سال‌های 1400-1392 و دولت‌های یازدهم و دوازدهم! بگذریم.


القصه، همه اینها را گفتیم تا به آخرین شاهکار ستاد ملی مقابله با کرونا، روحانی و نمکی برسیم. شاهکاری که حتما روی اعتماد عمومی نسبت به سیاستگذاران، آن هم در این برهه حساس که روزانه چند‌صد نفر جان خود را از دست می‌دهند و هزاران نفر هم به ویروس خطرناک کرونا مبتلا می‌شوند، تاثیر منفی می‌گذارد و مردم را بیش از پیش نگران می‌کند و این سوال را در ذهن ایجاد می‌کند که واقعا ما سلامت و معیشت و افسار حکومت‌مان را به دست چه کسانی داده‌ایم؟ اینها که با خودشان هم دعوا دارند.
 

وضعیت، فراتر از قرمز

برای ورود فکر می‌کنم‌ بد نباشد مروری از وضع موجود داشته باشیم و از سیاهی این روزها چندخطی، آن هم از زبان مسئولان و سیاستگذاران داشته باشیم تا بعد از دوئل روحانی-نمکی هم بگوییم.

روز گذشته سیماسادات لاری، سخنگوی وزارت بهداشت کشور در اعلام آخرین آمار و اطلاعات از وضعیت شیوع کرونا در کشور گفت: «از 22 تا ۲۳ فروردین ۱۴۰۰ و براساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۲۳ هزار و ۳۱۱ بیمار جدید مبتلا به کووید-19 در کشور شناسایی شد که دو هزار و ۸۸۴ نفر از آنها بستری شدند. مجموع بیماران کووید-19 در کشور به دو میلیون و ۹۳ هزار و ۴۵۲ نفر رسید. متاسفانه در طول این ۲۴ ساعت، ۲۷۴ بیمار کووید-19 جان خود را از دست دادند و مجموع جان‌باختگان این بیماری به ۶۴ هزار و ۷۶۴ نفر رسید. خوشبختانه تاکنون یک میلیون و ۷۲۰ هزار و ۸۴ نفر از بیماران، بهبود یافته و یا از بیمارستان‌‌ها ترخیص شده‌اند. چهار هزار و ۴۴۰ نفر از بیماران مبتلا به کووید-19 در بخش‌های مراقبت‌های ویژه بیمارستان‌ها تحت مراقبت قرار دارند. تاکنون ۱۳ میلیون و ۷۷۰ هزار و ۱۶۷ آزمایش تشخیص کووید-19 در کشور انجام شده است. درحال‌حاضر ۲۹۵ شهرستان قرمز و ۹۹ شهرستان نارنجی هستند و براساس مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا مسافرت «از» و «به» شهرهای با وضعیت قرمز و نارنجی ممنوع است. ۴۵ شهرستان در وضعیت زرد و فقط ۹ شهرستان در وضعیت آبی قرار دارند. وضعیت شیوع بیماری در تمامی استان‌ها پرشتاب است و ما همچنان شاهد خیز فزاینده نسبتا عمودی در بیماران سرپایی و بستری در کشور هستیم.»

ایرج حریرچی، معاون‌کل وزارت بهداشت هم در پویش ملی اطلاع‌رسانی مقابله با کرونا در تشریح وضعیت شیوع ویروس کشنده کرونا در ایران خاطرنشان کرد: «شرایط احتمالا از وضعیت فعلی هم بدتر شود و در شرایطی هستیم که وزیر بهداشت هم می‌گوید وضعیت از قرمز هم فراتر خواهد رفت و ممکن است آن پاییز و آبان سیاه را که مرگ‌ومیر تا حدود ۵۰۰ نفر افزایش یافت، تجربه کنیم.»

 این وضعیت ایران ماست. درحالی‌که پیش از نوروز، آمارها روند کاهشی داشتند و امید بود تا از فرصت تعطیلات نوروز برای کنترل اپیدمی در کشور بهره‌برداری کنیم، ستاد ملی مقابله با کرونا با ریاست حسن روحانی، رئیس‌جمهور، با سیاست‌های سست و ساده‌انگارانه کاری کردند که دیگر جایی در کشور نمانده باشد و از انتقال و انتشار کرونا در امان بماند. راه‌ها باز، پروازها برقرار، تجمعات الی ماشاءالله و... .
 

آخرش گفتی به قربانت ولی حالا چرا؟

خب وضعیت که قرمز و فراتر از قرمز است. منتها دلخوش به چه باشیم؟ مدیریت؟ با اظهار تاسف باید بگویم وضعیت مدیریت، بدتر از وضعیت ماست. یکی دو روز اخیر شاهد یک مجادله و چالش جدی بین رئیس‌جمهور به‌عنوان رئیس ستاد ملی مقابله با کرونا با سعید نمکی به‌عنوان وزیر بهداشت و کسی که اظهارنظر و ارائه راهکار و برنامه در ارتباط با این همه‌گیری کشنده بر گردن اوست، بوده‌ایم. البته اتفاق جدیدی رخ نداده و این چندمین‌باری است که روحانی و نمکی، به تیپ و تاپ یکدیگر می‌زنند؛ این‌بار فقط کمی لخت‌تر، عیان‌تر و البته رک و راست‌تر بود.

ماجرا از کجا شروع شد؟ نمی‌دانم خوانده بودید یا نه و اصلا به یاد می‌آوردید که بارها و بارها در همین روزنامه و همین صفحه یکی از اصلی‌ترین انتقاداتی که به ستاد ملی کرونا و به‌صورت مشخص وزارت بهداشت داشتیم، این بود که چرا کسی برای فرامین و پیشنهادها و نظرات نظام بهداشت و درمان کشور تره هم خرد نمی‌کند. چرا وقتی متخصصان و کارشناسان وزارت بهداشت حرف از ایجاد محدودیت، وخامت اوضاع و قرمز بودن وضعیت می‌زنند و می‌گویند باید ممنوعیت‌ها بیشتر شود و جلوی خیلی از اتفاقات ازجمله مسافرت‌ها، حضور حداکثری کارکنان در ادارات و... گرفته شود، به‌راحتی این خواسته‌ها وتو می‌شود و سرآخر وزیر بهداشت دست از پا درازتر به نامه‌نگاری و درددل و گلایه‌گذاری در صفحه اینستاگرامی و مصاحبه و نشست می‌پردازد و خیلی هم که وضعیت حاد می‌شود، تهدید می‌کند که بالاخره چیزهایی خواهد گفت؟ بارها گفتیم چرا از همان ابتدا، از همان دفعه اولی که نقش وزارت بهداشت و درخواست‌های متخصصان به حاشیه رفت و مسئولان ستاد ملی کرونا به آن توجهی نکردند.

وزیر بهداشت دقیقا نگفت چه شخص و چه نهاد و چه قدرتی مانع از نجات جان مردم می‌شود و این‌طور حیات و سلامتی مردم را به سخره می‌گیرد و کشور را به اینجایی می‌کشاند که حالا همه دست‌ها را بالا گرفته‌ و به جان هم افتاده‌اند؟ چرا در همان دل‌نوشته نخست که بوی تند شکاف بین رئیس دولت و برخی وزرا یا وزارت بهداشت از آن شنیده می‌شد، نمکی نامی از کسانی که در مسیر برخورد و مواجهه علمی با کرونا سنگ‌اندازی می‌کنند، نبرد؟ چرا اصلا عادت کرده‌ایم تا کارد به استخوان همه برسد بعد تازه لب به سخن باز کنیم؟ قبل از عید امسال، درست در ایامی که همه منتظر بودیم با یک تدبیر درست، ضربه نهایی را به این همه‌گیری در ایران بزنیم و بعد از یک سال و اندی این ویروس و چرخش آن در کشور را تحت‌کنترل دربیاوریم، چه کسی مانع شد و اجازه انجام مسافرت‌ها را داد و این‌طور ایران را دربرابر کرونا به زانو درآورد؟ البته نه اینکه ما ندانیم، همه می‌دانیم، هم مردم و هم همه آنهایی که باید بدانند، ولی خب این‌طور کجدار و مریز برخورد کردن، این‌طور یکی به نعل و یکی به میخ، نه شیوه مدیریت بود و نه شرط انصاف و خدمت.

همین الان هم اتفاق بزرگی افتاده، مردم بیش از همیشه می‌دانند 8 سال افسار مدیریت کشور به دست چه کسی و کسانی بوده است، اما خب برای تثبیت این فهم، ما تا امروز و در یک و سال اندی شیوع کرونا در کشور، حدود 65 هزار کشته (البته براساس آمار رسمی) داده‌ایم. آقای نمکی، آخرش گفتی‌ به قربانت ولی حالا چرا؟
 

دعوای کارشناس و کارکشته

آتش اختلاف بین روحانی به‌عنوان نماد و مصداق یک مدیر بدون دیدگاه کارشناسی با سعید نمکی به‌عنوان وزیر بهداشت و درمان و متولی و مدیر اصلی نظام بهداشت و درمان کشور کی و کجا زبانه کشید؟ اینجا؛ حسن روحانی 21 فروردین 1400، طی سخنانی در ارتباط با وضعیت همه‌گیری کرونا در کشور و نحوه مدیریت و لزوم تک‌صدایی در این رابطه گفت: «روزها و هفته‌های سختی درپیش داریم، بنابراین نباید چندصدایی در این زمینه باشد. این که ما برای ستاد ملی کرونا یک سخنگو انتخاب کردیم برای جلوگیری از چندصدایی است. اگر بنا باشد هرکسی در تلویزیون مصاحبه کند و هر حرف و بیانی به‌کار بگیرد که نمی‌شود. ما یک ستاد هستیم و وقتی تصمیم می‌گیریم همه با هم مسئولیم و همه باید از آن تصمیم حمایت کنیم. چندصدایی جز اینکه به دست ضد انقلاب و ایران بهانه می‌دهیم، هیچ کار دیگری نیست و در کنار آن باعث خسته شدن کادر درمان می‌شویم. ما یک ستاد هستیم و وقتی تصمیم می‌گیریم همه با هم مسئولیم و همه باید از آن تصمیم حمایت کنیم. به‌هرحال الان این اتفاق افتاده است و وارد این مشکل شده‌ایم. این مشکل واقعی است که باید هم واقعیت‌ها را بدانیم و همانجایی که لازم است، بگوییم اما اینکه هرکس یک‌طور حرف بزند، اینها به ضرر کشور است و همه باید مراعات کنیم. امروز باید همه دست به دست هم دهیم یک دوره سخت ۱۵ روزه پیش‌رو است که همه باید مراعات کنند؛ چراکه بر دوش کادر درمان بار سنگینی است.»

بعد از این اظهارات، روز گذشته سعید نمکی که به‌نوعی خود و معاونان و مدیران زیرمجموعه‌اش مخاطب سخنان رئیس‌جمهور بودند، به سخنان روحانی واکنش نشان داد و گفت: «حرف دوصدایی و یک‌صدایی را باید لفظ دوصدا و یک‌صدا ارزیابی کنیم. در زمینه حرف غیرکارشناسی از محل مورد اعتماد کارشناسی مردم، اگر انتظار تک‌صدایی داریم، اشتباه است. ما حافظ جان مردم هستیم. من وزیر بهداشت مردم ایرانم، اعم از شیعه، سنی، مسیحی، زرتشتی، لامذهب و حتی زندانی محکوم به اعدام. من نمی‌توانم با سلامت مردم مصالحه کنم و اگر مردم به این برادر کوچک طبق ارزیابی‌ها اعتماد بیشتری پیدا کردند، دلیلش این است که من همیشه با مردمم شفاف حرف زده‌ام. در این مملکت اتفاقی افتاد که اگر دقت می‌شد و اگر نگاه کارشناسی خریدار داشت، ما در طوفانی به نام موج چهارم کرونای موتاسیون‌یافته نمی‌افتادیم. مکتوبات زیادی را دارم که جزء اسناد طبقه‌بندی‌شده است و بنا ندارم منتشر کنم. ما گفتیم که ویروسی آمده با یک قابلیت به مراتب خشن‌تر؛ به تمام روسای دانشگاه‌ها هم گفتم که خودتان را برای یکی از سهمگین‌ترین مبارزات تاریخ اپیدمی آماده کنید. وقتی در ۱۱ اسفندماه ۱۳۹۹ می‌نویسم که پروازهای خوزستان باید لغو شود، برای این است که می‌دانم بمب ویروس دارد به اقصی‌نقاط کشور می‌رود. درعین‌حال حتی اگر بهترین تست‌های دنیا را هم داشته باشم، ۲۵درصد از کیس‌ها به‌عنوان منفی کاذب از دستم درمی‌رود. یعنی حتی اگر تمام پروتکل‌ها در چیدمان یک پرواز رعایت شود، حداقل ۲۵درصد موارد از دست من درمی‌رود و این یعنی داریم ویروس می‌فرستیم به مشهد، بندرعباس، تهران و... . من مکتوب نوشتم دو راه دارید؛ یا یک برزیل بر گردن من بگذارید یا به من مهلت دهید. شما از محتوای این مکاتبات خبر ندارید که اگر خبر داشتید با یقه پاره‌کرده از من حمایت می‌کردید. اگر می‌گویم که ترکیه را ببندید، به این دلیل است که من می‌دانم آنجا ویروس غیرانگلیسی هم دارد می‌چرخد و نوشتم اگر من گرفتار ویروس برزیلی و آفریقای جنوبی و موتاسیون‌یافته هندی شوم، دیگر نمی‌توانیم کار را جمع کنیم. تمام این مکتوبات هست. اگر انتظار تک‌صدایی از وزیر کارشناس این مملکت را در جهت حرف غیرکارشناسی داریم، بدانید که این اتفاق نخواهد افتاد. این وزیر می‌تواند برود اما نمی‌تواند حرف غیرکارشناسی را تایید کند. والله صندلی‌ای که رویش نشسته‌ام اگر خدمت به مردم نباشد، از آب بینی بزی که امیرالمومنین(ع) می‌گفت، برایم کمتر است و اگر نشستم برای عشق خدمت به مردم نشستم و البته شرمساری از یک مرد بزرگ که هیچ‌وقت مرا تنها نگذاشت. یک‌بار نشد که من گلایه و نامه‌ای بنویسم و یک دقیقه بعد جواب نگیرم. مدت‌ها پیش خدمت‌شان نوشتم این تصمیمات، قرارگاهی می‌خواهد که اجرا کند، بلافاصله فرمودند که اولین جلسه را خودم می‌گذارم و نگران نباش. جلسه گذاشتند و فرمودند که مصادیق را وزارت بهداشت تعیین می‌کند و باید اجرا کنند. نه اینکه بگویند وزیر بهداشت هم عضوی از ستاد ملی است. این حرف یعنی چه؟ اصلا ستاد ملی بدون مصادیق کارشناسی وزارت بهداشت معنا ندارد. اصلا ما بیرون می‌آییم، آنها تصمیم بگیرند و به ما ابلاغ کنند. این‌طور نمی‌توان مملکت را اداره کرد. ما در دام یکی از سهمگین‌ترین اپیدمی‌های این مملکت افتاده‌ایم. اما کار را بر ما سخت کردند. وقتی حرف کارشناسی را نشنیدند، کار را بر ما سخت کردند. بمب آلوده جابه‌جا شد، آن هم با یک ویروس بسیار سرکش و نمی‌دانیم که آیا ویروس‌های سرکش‌تری هم در این وضعیت وارد شده یا خیر. آیا با ویروس برزیلی و آفریقای جنوبی و سوپرموتاسیون‌یافته هندی هم دارم دست و پنجه نرم می‌کنم یا خیر؟ همه همکارانم را بسیج کردم که این را ارزیابی کنم. ورود به سیاسی‌کاری کار ما نیست و من مطلقا نمی‌گذارم که تیمم وارد این بازی‌ها شود و کسی بخواهد از کرونا و مرگ مردم، برای خودش پوستین سیاست ببافد. ما اجازه این کار را نمی‌دهیم. دوم اینکه اکنون باید تمام هم و غم‌مان را بگذاریم برای اینکه بیماری پشت در بیمارستان نماند. این موجی که من ارزیابی می‌کنم، سهمگین‌تر از چیزی است که فکر می‌کنیم.»/فرهیختگان